گروه حوادث: 3 جوان تبهکار که اقدام به زورگيري از اقشار مختلف جامعه مي‌کردند، توسط پليس شناسايي و دستگير شدند.در دي ماه سال جاري دو جوان با مراجعه به واحد گشت کلانتري 119 مهرآباد جنوبي به مأمورين اعلام کردند که توسط سرنشنيان دو دستگاه موتورسيکلت طرح هوندا 125، در داخل پارک فتح مورد زورگيري و سرقت گوشي‌هاي تلفن همراه خود قرار گرفتند. دو جوان مالباخته در اظهارات خود به مأمورين عنوان کردند که در حين سرقت متوجه خونريزي شديد يکي از سارقين از ناحيه پا شدند؛ با توجه به اطلاعات بدست آمده و احتمال مراجعه سارقين به مراکز درماني جهت انجام اقدامات درماني بر روي پاي يکي از سارقين، بلافاصله طرح مهار در محدوده مراکز درماني محدوده سرقت انجام شد. با توجه به مشخصات ارائه شده از سوي مالبختگان و اجراي طرح مهار از سوي مأمورين کلانتري 119 مهرآباد جنوبي، يکي از سارقين توسط مالباختگان، در مقابل در ورودي يک مرکز درماني و سوار بر يک دستگاه موتورسيکلت طرح هوندا 125 شناسايي شد؛ مأمورين کلانتري نيز قبل از هرگونه اقدام متهم جهت متواري شدن از محل، او را دستگير کردند. همزمان با لحظه دستگيري اولين سارق، دومين متهم نيز در حين خروج از درمانگاه متوجه دستگيري همدست خود مي‌شود؛ اين متهم، به قصد فرار از دست مأمورين و به صورت پياده اقدام به فرار مي‌کند که طي يک تعقيب و گريز و شليک چند تير هوايي از سوي مأمورين دستگير مي‌شود. در ادامه و با حضور مأمورين در داخل مرکز درماني، سومين سارق نيز که از ناحيه پا دچار خونريزي شده بود، دستگير و پس از پايان اقدامات درماني به کلانتري منتقل مي‌شود. با دستگيري سه متهم و در بازرسي اوليه از متهمين، بيش از ده دستگاه گوشي تلفن همراه از جمله دو گوشي تلفن همراه سرقت شده در داخل پارک فتح بهمراه دو قبضه قمه و چاقو کشف و هر سه متهم نيز توسط مالباختگان مورد شناسايي 100 درصدي قرار گرفتند. با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع «زورگيري» و به دستور بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه 34 تهران، پرونده جهت رسيدگي در اختيار پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. با آغاز رسيدگي به پرونده و بررسي گوشي‌هاي تلفن همراه بدست آمده از متهمين و همچنين اعتراف صريح آنها به سرقتي بودن تمامي گوشي‌ها، کارآگاهان اقدام به شناسايي تعدادي از مالباختگان کردند؛ با حضور تعدادي از مالباختگان در پايگاه پنجم آگاهي، هر سه متهم توسط آنها مورد شناسايي قرار گرفتند. يکي از مالباختگان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «در ساعت 14:30 روز سيزدهم دي94 در باغ راه فدک، بهمراه همکار خود در حال فيلمبرداري بودم که ناگهان توسط متهمين با چاقو مجروح و نهايتا مورد سرقت گوشي تلفن همراه خود به ارزش تقريبي 3 ميليون تومان قرار گرفتم». مالباخته اي ديگر نيز پس از شناسايي متهمين در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «در ساعت 12 روز چهاردهم دي94 به همراه همسرم در پارک تندرستي واقع در خيابان شاهين جنوبي بوديم که ناگهان چند جوان (متهمين) با دو دستگاه موتورسيکلت اقدام به زورگيري و سرقت گوشي تلفن همراه من و همچنين سرويس طلاي همسرم کردند». يکي ديگر از شکات نيز پس از شناسايي متهمين در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «پس از خروج از دانشگاه، در حين پائين آمدن از پل عابر پياده بودم که دو جوان به بهانه پرسيدن آدرس به من نزديک شدند که ناگهان قمه اي زير گردنم گذاشتند و گوشي تلفن همراهم را به زور گرفتند؛ در همين حين فرد ديگري در حال پائين آمدن از پل عابر پياده بود که به سراغ او نيز رفتند و با تهديد چاقو، گوشي تلفن همراه او را نيز سرقت کردند». شاکي ديگر که در داخل ماشين مورد زورگيري قرار گرفته بود، پس از شناسايي متهمين به کارآگاهان گفت: «در اتوبان شهيد ستاري – خيابان خليل آباد داخل ماشين نشسته بودم که ناگهان دو جوان سوار ماشين شده و با تهديد چاقو و قمه اقدام به سرقت گوشي تلفن همراهم به ارزش تقريبي دو ميليون و 800 هزار تومان کرده و در مسير خلاف اتوبان از محل متواري شدند». هر سه متهم پرونده بنام‌هاي «فريد»، «علي» و «حامد»، پس از شناسايي توسط تعدادي از شکات و مالباختگان صراحتا به دهها فقره زورگيري در مناطق مختلف شهر تهران اعتراف کردند؛ متهمين در اعترافات خود عنوان داشتند: «پيش از آغاز سرقت‌ها تنها يک دستگاه موتورسيکلت داشتيم؛ به همين علت هر کدام با گذاشتن مبلغ 200 هزار تومان، پول خريد يک دستگاه موتورسيکلت ديگر را تهيه و پس از آن، با دو دستگاه موتورسيکلت شروع به زورگيري بويژه زورگيري گوشي‌هاي تلفن همراه کرديم».

گروه حوادث: مردي که همسرش دومش به خاطر درخواست طلاق به قتل رسانده بودف توسط پليس شناسايي و دستگير شد.در تير ماه سال جاري از طريق مرکز فوريت‌هاي پليسي 110، وقوع يک فقره «فوت مشکوک» در شهرک علائين به کلانتري172 حضرت عبدالعظيم اعلام شد؛ با حضور مأمورين کلانتري در محل و انجام بررسي‌هاي اوليه مشخص شد خانمي40 ساله بنام «مريم» فوت کرده است. با اعلام خبر کشف جسد به اداره دهم پليس آگاهي، تيم بررسي صحنه جرم اداره دهم به همراه عوامل تشخيص هويت در محل کشف جسد حاضر شدند؛ در همان بررسي‌هاي اوليه مشخص شد که متوفيه به علت اصابت جسم سخت به ناحيه سر و خونريزي شديد داخلي ناشي از شکستگي جمجمه فوت کرده است. با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع «فوت مشکوک» و به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسراي عمومي و انقلاب شهرري، پرونده جهت رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. با توجه به نحوه کشف جسد، کارآگاهان به تحقيق از پسر متوفيه پرداخته و اطلاع پيدا مي‌کنند که پسر متوفيه طي تماس تلفنيِ همسر مادرش (مسعود) به محل سکونت مادر خود مراجعه کرده است؛ پسر متوفيه در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «حدودا ساعت 10 روز 25 تير94 بود که همسر مادرم با من تماس گرفت و عنوان داشت که مادرم پاسخگوي تماس‌هاي تلفني او نيست و به اين بهانه از من خواست تا به محل زندگي مادرم مراجعه و موضوع را بررسي کنم؛ نزديکي‌هاي ظهر به منزل مادرم رفتم اما کسي در خانه را باز نکرد !! نهايتا با آقا مسعود تماس گرفته و موضوع را با وي در ميان گذاشتم و او نيز پس از ساعاتي خودش را به خانه مادرم رساند ؛ با کليد خانه که در اختيار وي بود وارد خانه شديم که ناگهان با جسد مادرم در کف خانه روبرو شدم». در تحقيقات اوليه مشخص شد که همسر متوفي بنام مسعود (66 ساله) پس از مرگ همسر اولش، مجددا در سال 90 با متوفيه که او نيز چند سال پيش همسرش فوت کرده ازدواج مجدد کرده اما با اين وجود، هر دو نفر به صورت جداگانه زندگي مي‌کردند! مسعود در اظهارات اوليه به کارآگاهان گفت: «صبح روز 25 تير94 هرچه به تلفن خانه و گوشي تلفن همراه متوفيه زنگ زدم کسي پاسخگو نبود. همسرم از مدتي پيش فشار خون پيدا کرده بود ؛ به همين علت با پسرش تماس گرفته و از او خواستم تا به منزل مادرش سر بزند؛ پس از تماس تلفني پسر متوفيه و بيان اين مطلب که مادرش در خانه را باز نمي‌کند، خودم شخصا به محل زندگي مريم مراجعه کرده و با کليد خانه که تنها در اختيار من و مريم قرار داشت، در خانه را باز کرده و هر دو نفر وارد خانه شديم که ناگهان با جسد مريم در کف خانه روبرو شديم». در ادامه رسيدگي به پرونده، کارآگاهان به تحقيق از اهالي محل سکونت متوفيه پرداخته و در تحقيقات خود اطلاع پيدا کردند که مسعود بر خلاف ادعاي اوليه خود مبني بر اينکه در چند روز گذشته به خانه متوفيه هيچ ترددي نداشته اما تعدادي از اهالي ساختمان وي را در روز 24 تير94 در زمان خروج از ساختمان، با حالتي مضطرب مشاهده کرده‌اند. در ادامه تحقيقات از اعضاي خانواده متوفيه، کارآگاهان اطلاع پيدا کردند که مريم از چندي پيش قصد متارکه داشته اما مسعود در اظهارات خود مدعي بود که هيچگونه مشکلي با متوفيه نداشته است. در شرايطي که مسعود منکر هرگونه حضورش در خانه متوفيه مي‌شد، کارآگاهان با انجام اقدامات پليسي اطمينان پيدا کردند که مسعود در اظهاراتش سعي در فريب آنها را دارد؛ لذا ضمن هماهنگي با بازپرس پرونده مسعود دستگير و جهت تحقيقات به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شد. «مسعود» که پس از دستگيري همچنان سعي در بيگناه نشان دادن خود داشت، سرانجام در روز 23 بهمن94 لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد؛ وي در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «در روز 24 بهمن94 به خانه متوفيه رفته بودم که او مجددا موضوع متارکه را مطرح کرد؛ من به شدت مخالف متارکه از مريم بودم اما او همچنان اصرار مي‌کرد که بايستي او را طلاق دهم تا اينکه با شدت پيدا کردن صحبت‌ها در يک لحظه عصباني شده و ضربه محکمي را به صورت مريم زدم؛ شدت ضربه به حدي بود که مريم از ناحيه سر به ديوار برخورد کرد و او از ناحيه سر دچار خونريزي شد؛ پس از لحظاتي مريم بر روي زمين افتاد؛ بدنش سرد شده بود؛ بسيار ترسيده بودم اما کاري از دستم بر نمي‌آمد؛ به همين علت به سرعت از خانه خارج شده و به خانه خودم در منطقه نارمک بازگشتم؛ فرداي آنروز به بهانه اينکه مريم جواب تماس‌هاي مرا نمي‌دهد، با پسرش تماس گرفتم و....». سرهنگ کارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: «با اعتراف صريح متهم به ارتکاب جنايت، قرار بازداشت موقت از سوي مقام محترم قضايي صادر و متهم جهت انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است».

همزمان با کشف جسد پسر 33ساله که با تيوب به قتل رسيده بود، رمز گشايي از اين جنايت از سوي کارآگاهان پليس آگاهي، آغاز شد. به گزارش ميزان، ساعت 11 چهارشنبه گذشته، زن جواني در تماس با پليس از قتل برادرش در خانه خبر داد. با حضور مأموران کلانتري 111 هفت چنار در محل کشف جسد در خيابان 16 متري اميري، آنها با جسد پسر 33 ساله در حالي که تيوبي به دور گردنش بسته شده بود، روبه روشدند.

با اعلام موضوع به بازپرس ويژه قتل تيم جنايي در محل کشف جسد حاضر شدند. پزشک جنايي با بررسي جسد پسر 33 ساله به نام مهدي با توجه به شيارهاي موجود دور گردن، علت مرگ او را خفگي و زمان مرگ را بيش از 4 ساعت اعلام کرد. در ادامه خواهر مقتول با بيان اينکه برادرم به همراه مادرم درطبقه پايين زندگي مي‌کنند اما چند روزي است که مادرم در بيمارستان بستري است و مهدي در خانه تنها بود، گفت:برادرم چند سال قبل اعتياد داشت، اما توانست مواد مخدر را کنار گذاشته و سالم زندگي کند. ساعتي قبل متوجه شدم مهدي در خانه است، اما هر چه در زدم،کسي در را باز نکرد. به همين خاطر به موضوع مشکوک شدم و پس از تماس با پليس، وارد خانه شده و با جسد برادرم رو به رو شدم. در ادامه کارآگاهان پليس آگاهي با توجه به اينکه هيچ گونه سرقتي از خانه مقتول انجام نشده و آثار ورود به زور نيز در محل وجود نداشت احتمال دادند، پسر 33 ساله، قرباني جنايت از سوي يک آشنا شده باشد. با دستور انتقال جسد به پزشکي قانوني، سجاد منافي آذر، بازپرس ويژه قتل تهران به تيمي از مأموران پليس آگاهي مأموريت داد تا با بررسي سر نخ‌هاي پرونده عامل اين جنايت را شناسايي و دستگير کنند.

پايان نزاع مسلحانه در جنوب تهران با يک کشته و يک زخمي

پسر 24 ساله‌اي که براي نزاع با بچه محل‌هاي سابقش به پارکي در جنوب تهران مي‌رفت، نمي‌دانست که در دعواي مسلحانه به قتل مي‌رسد. به گزارش ميزان، ساعت 16 روز جمعه، ماموران کلانتري 160 خزانه در تماس تعدادي از اهالي، در جريان نزاع مسلحانه در پارک اتوبان شهيد رجايي قرار گرفتند.

با حضور ماموران در پارک، آنها متوجه شدند ساعتي قبل، بين دو گروه از اراذل و اوباش محله، درگيري پيش آمده که در اين درگيري دو پسر جوان به نام‌هاي مصطفي و علي، مجروح شده و به بيمارستان منتقل شده‌اند.

در حالي که تحقيقات براي شناسايي افراد حاضر در نزاع مسلحانه پارک رجايي، ادامه داشت؛ ساعت 8 شب مسئولان بيمارستاني در جنوب تهران از مرگ يکي از مجروحان اين نزاع خبر دادند. با اعلام موضوع به بازپرس ويژه قتل تهران، او با حضور در بيمارستان تحقيقاتش را آغاز کرد.

برادر مقتول که در بيمارستان حضور داشت، گفت: ساعتي قبل برادرم مصطفي به همراه دوستانش با دو خودرو شاسي بلند و پريشا به دنبال من آمدند و مدعي شدند با عليرضا يکي از بچه محل‌هاي سابقمان درگير شده‌اند.

مصطفي مدعي شد جمعه شب، حالت عادي نداشتم و مشغول صحبت با عليرضا بودم که او شروع به فحاشي کرد و بين ما درگيري پيش آمد.

بعد از دقايقي فحاشي براي عصر شنبه قرار دعوا گذاشتيم. من به همراه برادرم و سه دوستش به پارک رفتيم که آنجا 8 نفر که پشت درخت مخفي شده بودند، با چوب و قمه به سمت ما حمله کردند که در آن لحظه سعيد، دوست برادرم اسلحه‌اي را از جيبش خارج کرد و شروع به تيراندازي کرد. مصطفي به همراه برادر و دوستانش ترسيدند و پا به فرار گذاشتند؛ دقايقي بعد متوجه شدم علي يکي از طرف‌هاي دعوا، با شليک دوست برادرم مجروح شده است.

دقايقي بعد وقتي بار ديگر آنها به ما حمله کردند، فرار کرده و سوار خودرو شديم؛ که يک لحظه متوجه شدم که برادرم مصطفي 24 ساله توسط سه نفر از طرف‌هاي دعوا گير افتاده و آنها در حال زدن برادرم هستند. از خودرو پياده شدم و به سمت آنها رفتم که در يک لحظه عليرضا، قمه‌اي را در بدن برادرم فرو کرد. او غرق خون روي زمين افتاد.

براي کمک به سمت برادرم رفتم که سه پسر جوان با قمه دست مرا مجروح کرده و سپس از محل جنايت فرار کردند. قاتل پسر 28 ساله‌اي است که از بچگي با ما بزرگ شده بود.

آقاي قاضي من براي قمار کردن به آن محل رفته بودم که برادرم به دنبالم آمد و در دعوا شرکت کردم. در ادامه با اظهارات برادر مقتول، بازپرس سعيد احمد بيگي، دستور دستگيري قاتل فراري و افراد حاضر در نزاع مسلحانه را صادر کرد.

مرگ مرد کوهنورد

در ارتفاعات شمال تهران

جسد کوهنورد 44 ساله ساعت‌ها پس از مرگش توسط چند تيم کوهنوردي در ارتفاعات شمال تهران کشف شد. به گزارش ميزان، ساعت 15 روز جمعه چند کوهنورد که در ارتفاعات شمال تهران حضور داشتند، متوجه وجود جسد مرد ميانسالي در ارتفاعات شدند. مردان کوهنورد بلافاصله موضوع را به پليس و تيم‌هاي امداد و نجات کوهستان خبر دادند. با حضور ماموران کلانتري 122 دربند در محل کشف جسد، آنها با جسد يخ زده مرد 44 ساله اي بنام علي در حالي که از ناحيه سر و صورت مجروح شده بود، روبرو شدند؛ همچنين با توجه به سردي هوا، جسد دچار يخ زدگي شده بود. در ادامه مشخص شد کوهنورد فوت شده، اهل شيراز و کارمند يک شرکت خودرو سازي است که به احتمال زياد هنگام کوهنوردي در مناطق صعب العبور از ارتفاع سقوط کرده و جانش را از دست داده است. با اعلام موضوع به سعيد احمد بيگي، بازپرس ويژه قتل تهران، وي دستور انتقال جسد را صادر کرد؛ اما با توجه به صبع العبور بودن منطقه و سردي هوا، روز جمعه امکان انتقال جسد وجود نداشت و تيم‌هاي امدادي از صبح ديروز تلاششان را براي انتقال جسد به پايين کوه آغاز کردند.

دادستان عمومي و انقلاب پرديس از دستگيري متهم اصلي پرونده کلاهبرداري از خريداران مسکن مهر اين شهرستان خبر داد و گفت: اعضاي اين باند به صورت خانوادگي با جعل اسناد يک خانه را به چند نفر مي‌فروختند. «حيدر فتاحي» در گفت‌وگو با ميزان از دستگيري متهم اصلي پرونده کلاهبرداري از خريداران مسکن مهر خبر داد و گفت: با توجه به اينکه در سال 94 در شهرستان پرديس (شرق تهران) واگذاري‌هايي در مورد مسکن مهر صورت گرفته بود، فردي با هويت «م.س» از اين موقعيت سوء استفاده کرده و به جعل اسنادي در اين زمينه اقدام کرده است. وي ادامه داد: اين شخص با کمک ساير متهمان، با جعل اسناد از جمله مبايعه نامه، يک خانه را به 5 تا 6 نفر فروخته است و در اين رابطه 12 مورد مسکن مهر را به 40 نفر واگذار کرده است. فتاحي تصريح کرد: به رغم متواري بودن اين فرد، پرونده قضايي در دادسراي پرديس تشکيل شد و دستگاه قضايي نسبت به دستگيري اين فرد اقدام کرده است و متهم اکنون در بازداشت بسر مي‌برد. دادستان عمومي و انقلاب پرديس يادآور شد: ساير متهمان اين پرونده که از اعضاي خانواده اين فرد هستند، متواري شد‌ه‌اند که بزودي دستگير مي‌شوند.

فرمانده پليس‌راه گيلان از کشته شدن چهار نفر عابر پياده در حد فاصل امامزاده هاشم (ع) تا رودبار، و از شهر منجيل تا لوشان از ابتداي امسال تاکنون خبر داد.

مهيار رستگار امروز در گفت‌وگو با فارس با تاکيد براينکه عابران پياده بايد به موضوع مذکور توجه داشته باشند، بيان کرد: از ابتداي امسال تاکنون چهار مورد تصادف در آزادراه گيلان داشتيم و در هر کدام از موارد منجر به مرگ دلخراش عابران پياده شده است. وي آخرين تصادف عابران پياده در آزادراه گيلان را جمعه شب عنوان کرد و گفت: در صورت بروز تصادف در آزادراه‌ها عابران پياده مقصر شناخته مي‌شوند و بايد پاسخگوي حادثه باشند.

در 9 ماه نخست امسال 97 مورد فوت ناشي از مسموميت با قرص برنج به مراکز پزشکي قانوني استان ارجاع شده است که اين رقم در مقايسه با مدت مشابه سال قبل 36.2 کاهش يافته است. به گزارش فارس، در نه ماه نخست امسال 97 نفر در اثر مسموميت با قرص برنج جان خود را از دست داده‌اند که اين تعداد در مقايسه با مدت مشابه سال 93 که تعداد فوت ناشي از مسموميت با قرص برنج 152 نفر اعلام شده بود 2/63 درصد کاهش يافته است. از کل فوت شدگان ناشي از مسموميت با قرص برنج در 9 ماه نخست امسال 62 نفر مرد و 35 نفر زن بوده‌اند.

در آذر ماه امسال نيز تعداد فوت ناشي از مسموميت با قرص برنج 9 نفر اعلام شده است. آلومينيوم فسفاد که از آن براي ضد عفوني نمودن و جلوگيري از آفت‌زدگي غلاتي چون برنج استفاده مي‌شود، به نام‌هاي تجاري مختلفي همچون کوئيک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ايران به نام قرص برنج مشهور است. اين قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سيستم تنفسي و قلب را دچار اختلال کرده و فرد مرگ دردناکي خواهد داشت.